به نقل از روزنامه اعتماد:
منابع آبي استان تهران روزهايي بحراني را پشتسر ميگذارد و روزبهروز هم به جمعيت آن اضافه ميشود. حالا اين استان علاوه بر تنش آبي، با بحران بارگذاري جمعيتي هم روبهرو است؛ آنهم در شرايطي كه هيچ منابع آبي جايگزيني دراختيار ندارد.
آخرين آماري كه درباره جمعيت استان تهران وجود دارد، دادههاي استانداري تهران است كه طبق آن برآورد جمعيت اين استان بدون احتساب جمعيت شناور 14 ميليون و 280 هزار نفر است. طبق سرشماري سال 95 جمعيت كل اين استان كمي بيش از 13 ميليون نفر برآورد شد. استاندار تهران مدتي پيش گفته بود كه ساليانه 5درصد به جمعيت اين شهر اضافه ميشود.
به پايان رسيدن ظرفيت بارگذاري جمعيت و صنعت در تهران حداقل از هفت سال پيش به صورت علني مطرح و درباره آن هشدار داده شد، با اين حال رشد جمعيت استان تهران در شرايطي هر سال افزايش پيدا ميكند كه طبق سند آمايش سرزمين، رشد جمعيتي و كالبدي شهرهاي مادر در مناطق كلانشهري كشور بايد محدود شود؛ در غير اين صورت منابع آن به ويژه منابع آبي به شدت تحت تاثير قرار ميگيرد.
جمعيت ثابت شهر تهران هم در ابتداي سال ۱۴۰۲ به حدود ۹.۶ ميليون نفر رسيد، اين رقم آمار ساكنان آن است و با تعداد افرادي كه بهطور روزانه به اين شهر مراجعه ميكنند متفاوت است. در طول سالهاي ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۰ حدود ۴۳درصد از مهاجران از استان البرز به استان تهران مهاجرت كردهاند. طي همين مدت استانهاي تهران و البرز مهاجرپذيرترين مناطق ايران بودهاند. تهران، اصفهان و مشهد بيشتر مهاجران را پذيرفتهاند كه در اين ميان تهران و مشهد از خطرناكترين نواحي ايران از نظر زلزلهخيزي هستند. تهران يكي از استانهايي است كه بيشترين و شديدترين كمبود آب را تجربه ميكند و در سال 1402-1401 به پنجمين استان خشك كشور تبديل شد. اين استان در خشكسالي هم رتبهدار است و حالا 99.8درصد از آن با خشكسالي روبهرو است كه 86درصد از مساحت آن تحتتاثير خشكسالي شديد و بسيار شديد قرار دارد.
سهم 45 درصدي كشاورزي از منابع آبي استان
بحران آب در تمام منابع آب زيرزميني كشور گسترده شده و اطلاعات مركز پژوهشهاي مجلس نشان ميدهد كه از ميان مجموع ۶۰۹ دشت مطالعاتي كشور كه شماري از آنها دچار فرونشست زمين شدهاند، ۴۲۰ دشت به عنوان ممنوعه و ممنوعه بحراني قلمداد ميشود؛ اين عدد در مقايسه با آمار سالهاي گذشته افزايش چشمگيري داشته است؛ براي مثال تعداد دشتهاي ممنوعه برابر ۳۱۷ دشت در سال ۱۳۹۲ بوده است. سهم تهران هم از اين وضعيت كم نيست؛ تمام دشتهاي استان تهران ممنوعه اعلام شدهاند و دشت ورامين، دشت تهران كرج و هومند-آبسرد هم در شرايطي بحراني و ممنوعه قرار دارند. بدترين وضعيت را هم دشت هومند-آبسرد با ميانگين افت سالانه دو متر به خود اختصاص داده است. استان تهران توليد 5درصد توليدات كشاورزي كشور را دارد و در مجموع ۶.۴ ميليون تن محصولات كشاورزي توليد ميكند كه از اين ميزان توليد ۵.۳ ميليون تن فرآوري ميشود.
45درصد از كل آب موجود در استان تهران صرف بخش كشاورزي ميشود و باتوجه به وضعيت آب موجود در استان كه روند افزايشي ندارد، به نسبت افزايش جمعيت و ميزان مصرف آب شرب، سهم بخش كشاورزي هم كاهش پيدا ميكند. در سال آبي 1402-1401 هم ميزان آب تخصيص داده شده به بخش كشاورزي نسبت به بازه زماني مشابه آن كاهش پيدا كرده است.
مجموع آبهاي كل استان از منابع سطحي و زيرزميني شامل چاهها، قناتها و چشمهها، رودخانهها، سد، كانال، پساب تصفيهخانه و… تامين ميشود. حدود 65درصد از مجموع آبهايي كه در بخش كشاورزي استان استفاده ميشود، از منابع زيرزميني و باقيمانده آن از منابع سطحي تامين ميشود. ميزان كمبود آب هم در اين بخش 20درصد اعلام شده است كه اين ميزان كمبود آب، باعث كاهش ميزان آبياري محصولات كشاورزي ميشود و به دنبال آن كاهش محصول رخ ميدهد. علاوه بر اين ممكن است بخشي از اراضي از حالت آبي خارج شوند و امسال آبياري نشوند. استان تهران سطح زيركشت ديم بسيار كمي دارد و كمآبي هم باعث نميشود كه اين نوع كشت افزايش پيدا كند. در بعضي نقاط فيروزكوه و دماوند كه بارندگي بيشتري دارند، اين نوع از كشت صورت ميگيرد.
سالي 340 ميليون مترمكعب پساب توليدي در استان
بخشي از آب موردنياز زمينهاي كشاورزي، صنايع و آبخوانهاي استان تهران از پساب تصفيه شده تامين ميشود تا سهم برداشت از منابع زيرزميني كاهش پيدا كند.
ميزان پساب توليدي سال 1401 در كل استان تهران يعني آنچه در همه تصفيههاي خانههاي تهران توليد شده است، حدود 340 ميليون مترمكعب برآورده ميشود. بخشي از اين پساب براي بخش كشاورزي و بخشي هم به آبخوانها تزريق ميشود. از پساب توليد شده ساليانه استان تهران هر سال سه ميليون مترمكعب به شهرداري تهران اختصاص داده ميشود تا از آن براي آبياري فضاي سبز استفاده كند.
طبق تفاهمنامهاي كه دوره شهرداري حناچي با آبفا صورت گرفت، قرار شد اين ميزان پساب به فضاي سبز استان اختصاص پيدا كند تا از چاههاي زيرزميني براي آن برداشت نشود. سال گذشته حدود 64.024.195 ميليون متر مكعب پساب به بخش صنعتي و 227.093.453 ميليون مترمكعب پساب تصفيه شده هم به بخش كشاورزي اختصاص داده شد.
ري و ورامين رتبههاي اول نياز آبي در بخش كشاورزي
طبق اطلاعاتي كه فرماندار ويژه شهرستان ري اعلام كرده، ۳۵ هزار هكتار از مساحت ۲۲۰ هزار هكتاري اين شهرستان مربوط به زمينهاي زراعي و باغي است و سه هزار و ۲۸۹ نفر بهرهبردار در آن مشغول به كشت و زرع هستند. حجم توليد محصولات كشاورزي اين شهرستان هم يك ميليون و ۶۲ هزار تن است كه برابر با يكپنجم ظرفيت توليد پنج ميليون و ۷۸۷ هزار تني استان تهران است، به همين دليل اين شهرستان در كنار شهرستان ورامين در رتبه اول استفاده از منابع آبي براي كشاورزي قرار دارند؛ بعد از اين دو شهرستان پاكدشت و شهريار قرار دارند. سال 1400 آب سد ماملو براي استفاده زمينهاي كشاورزي شهرستان پاكدشت قطع شد و به غير از باغها، باقي زمينهاي زراعي يا كشت محصول نداشتند يا با استفاده از منابع ديگري مثل چاهها، كشاورزي را ادامه دادند.
امسال هم در سمت شهريار و ملارد و رباطكريم كانالي كه از سد اميركبير آب ميگرفت خالي ماند و فعلا آبي به زمينهاي كشاورزي تخصيص داده نشده است. در اين شرايط جايگزين منابع آبي يا چاههاي نزديك زمينهاي كشاورزي است يا از پساب تصفيهخانهها استفاده ميشود. امسال پساب تصفيهخانههايي مثل فيروزبهرام در كانال محمديه و بخشي از پساب تصفيهخانه ملارد هم براي آبياري آزاد شد. با اين حال تعدادي از باغهاي غرب استان تهران شامل شهريار، ملارد، قدس و رباطكريم به دليل قطع حقابه كشاورزي آب سد اميركبير در تنش شديد آبي قرار دارند و با كمبود آب روبهرو شدهاند. باغها و زمينهاي شرق و جنوب استان هم با تنش آبي روبهرو هستند، اما نسبت به غرب استان شدت كمتري دارد. عمده مصرف چاههاي مجاز در جنوب غرب استان تهران شامل شهرستانهاي شهريار، ملارد و شهرقدس است و ميزان متوسط كسري حجم مخزن در دشت تهران-كرج شامل شهر قدس و شهرستان شهريار و بخش شرقي شهرستان ملارد تا رودخانه شور، منفي ۳۲.۶۸ ميليون مترمكعب است و اين ميزان در دشت قطعه چهار ساوه شامل بخش غربي شهرستان ملارد، منفي ۱.۲۴ ميليون مترمكعب است.
سرانه مصرف آب استان تهران چقدر است؟
افزايش مصرف آب شرب در فصل تابستان، تامين آب پايدار تا پايان سال آبي را با مشكل روبهرو ميكند و تهران اين روزها درست در چنين شرايطي قرار دارد؛ در حال حاضر سرانه مصرف آب شرب در بخش خانگي استان تهران 250 ليتر در شبانهروز است، اما طبق الگوي مصرف آب يعني عدد استاندارد آن بايد 14 متر مربع در ماه به ازاي هر خانوار باشد. تعداد انشعاب خانگي در شهر تهران 944 هزار و 61 مورد و در بخش غير خانگي – شامل بخشهاي صنعتي، اداري، درماني و كارگاهي- 166 هزار و 758 مورد است. تعداد انشعابهاي خانگي آب شرب در كل استان تهران هم يك ميليون و 729 هزار و 468 مورد و ميزان انشعابهاي غيرخانگي هم در همين استان 295 هزار و 276 مورد است. سالي 2 تا 2.5درصد به تعداد مشتركان آب تهران اضافه ميشود، درحالي كه منابع جديدي براي تامين آب در تهران وجود ندارد.
وضعيت بحراني پشت سدهاي تهران
ذخاير سدهاي تامينكننده آب تهران هم نسبت به سال گذشته ۳۰ ميليون مترمكعب كاهش پيدا كرده و اوضاع تامين آب را براي اين استان پرجمعيت سختتر كرده است؛ 75درصد آب تهران در گذشته از 5 سد اميركبير، لار، ماملو، طالقان و لتيان تامين ميشد، اما اكنون در فصول سرد سال 45درصد از سدها و 55درصد از منابع زيرزميني و در فصول گرم سال، 60درصد از سدها و 40درصد از منابع زيرزميني تامين ميشود.
ميزان بارشها از ابتداي مهر تا 30 تير امسال در استان تهران 194.4 ميليمتر است كه نسبت با ميانگين طولانيمدت آن
-يعني ميانگين 54 ساله- 30 ميليمتر كمتر است. درصد اختلاف سال آبي جاري با سال آبي گذشته هم 7 ميليمتر بيشتر است؛ با اين حال اوضاع در سدهاي تهران خوب نيست. استان تهران با وجود افزايش چند ميليمتري نسبت به سال گذشته در ميزان بارش خود، شاهد روند كاهشي در درازمدت و نيمقرن اخير بوده است كه اين زنگ خطري براي ميزان آبهاي جاري و ذخيرهشده پايتخت محسوب ميشود. حجم كل مخازن استان تهران تا روز 30 تير 1402 رقمي حدود 550 ميليون مترمكعب است، اما همين مخازن در بازه زماني مشابه 580 ميليون مترمكعب آب ذخيره داشتند. حجم نرمال مخازن 5 سد اصلي استان تهران 915 ميليون مترمكعب است. باتوجه به شرايط فعلي بارشها و تنش آبي استان اين پنج سد نسبت به وضعيت نرمال 365 ميليون مترمكعب كاهش آب داشتهاند. علاوه بر اين جمع كل ذخاير 5 سد تامينكننده آب شرب استان نسبت به مدت مشابه سال گذشته هم 30 ميليون مترمكعب كمتر است. هفته گذشته ركورد مصرف آب در تهران شكست و به سه ميليارد و 800 ميليون ليتر در روز رسيد.
۸۵درصد از ۴۵ ميليارد مترمكعب آبي كه به صورت سالانه از آبخوانها (منابع آب زيرزميني) برداشت ميشود، توسط چاههاي مجاز صورت ميگيرد؛ چاههاي مجازي كه به لحاظ عددي ۵۵درصد چاههاي كشور را شامل ميشوند. باتوجه به آمار ثبتشده در وزارت نيرو از روند افت تراز آب زيرزميني و برآورد كسري حجم آبخوانهاي كشور، از اوايل دهه ۵۰ شمسي مازاد برداشت از آبخوانهاي كشور شروع شده و اين روند از اوايل دهه ۷۰ شمسي شدت يافته و تقريبا هر سال بيشتر شده است كه بر اثر اين مازاد برداشت، ميزان كسري تجمعي مخازن آب زيرزميني كشور در سال ۱۴۰۰ به عدد ۱۴۳ ميليارد مترمكعب رسيده است.
به سمت از دست دادن آبخوان تهران حركت ميكنيم
وضعيت آبخوانها ارتباط مستقيمي با ميزان منابع آبي دارد و استان تهران در كنار فارس، كرمان و خراسان جنوبي بيشترين سهم را در اضافه برداشت از آبخوانها دارند. هرچه ميزان برداشت از آبخوانها بيشتر باشد، ميزان فرونشست هم افزايش پيدا ميكند.
اداره كل محيطزيست و توسعه پايدار شهرداري تهران مدتي پيش اطلاعات تازهاي درباره وضعيت فرونشستها در اين استان اعلام كرد. طبق اين دادهها به دليل نابودي آبخوانها، دشت ورامين با پهنهاي بيش از بر ۷۰۰ كيلومتر مربع، فرونشست زمين داشته كه باتوجه به نزديكي راهآهن تهران-مشهد به اين گستره، سازههاي پيونددار با راهآهن در معرض خطر هستند. طبق بررسيهاي صورت گرفته مناطق ۱۶-۱۷-۱۸-۱۹ و ۲۰ شهرداري تهران و شهرهاي اسلامشهر، شهريار، چهاردانگه، نسيمشهر، صباشهر و كهريزك تحت تاثير فرونشست دشت تهران قرار دارند. اين تنها بخش كوچكي از شرايطي است كه استان تهران در حال پشت سر گذاشتن است: كانونهاي گردوغبار نظرآباد و اشتهارد ساكنان سه استان تهران، قزوين و البرز را تحت تاثير قرار داده است و تهديدي براي سلامت آنها محسوب ميشود.
باتوجه به آمار ثبت شده در وزارت نيرو از روند افت تراز آب زيرزميني و برآورد كسري حجم آبخوانهاي كشور، از اوايل دهه 50 شمسي مازاد برداشت از آبخوانهاي كشور شروع شده است كه اين روند از اوايل دهه 70 شمسي شدت يافته و تقريبا هر سال بيشتر شده است. آبخوان دشت تهران از شمال به دامنه جنوبي رشته كوههاي البرز، از جنوب به كوههاي آراد و فشافويه، از شرق به ارتفاعات سه پايه، قوچك و بيبي شهربانو و در ادامه مسدود به رودخانه شور تا محمودآباد خرابه و از غرب به محدوده دشت كرج، يعني از وردآورد به شهريار و در امتداد جاده شهريار به رباطكريم محدود ميشود. در بعضي نواحي شمال اصفهان و جنوب غربي تهران – شهريار- و جنوب ورامين در استان تهران، از سال 1400 سفرههاي آب بهطور كلي حذف شده و چاههاي آب عميق درنهايت به سنگ كف ميرسند، ولي آبي پيدا نميكنند. دو روند افت شديد آب در حوضه فلات مركزي -درياچه نمك و كوير مركزي- وجود دارد. اين دو منطقه بيشتر در مناطق خشك و نيمه خشك قرار دارند. برخي از پرجمعيتترين شهرهاي ايران ازجمله تهران و كرج در پيرامون اين حوزه قرار دارند. مسعود مجرب، پژوهشگر مخاطرات زمينشناختي به «اعتماد» درباره آخرين وضعيت آبخوان تهران توضيح ميدهد و ميگويد كه «ما مجبور هستيم براي كسري آب شرب و كشاورزي به منابع آب زيرزميني فشار وارد كنيم. اثر وضعيت نامساعد آبخوان در فرونشستها خودش را نشان ميدهد كه هر سال افزايش پيدا ميكند و الان در شرايط حداكثر خود قرار دارد؛ يعني به حدود 20 سانتيمتر در سال رسيده است. تقريبا همه جاي آبخوان در حال نشست است و تاثير آن در جنوب غربي تهران و بخشهايي از مناطق 22گانه 17، 18، 19 و بخشهايي از منطقه 9 قابل مشاهده است. منطقه جنوب غربي و جنوب شرقي تهران هم درگير فرونشست شدهاند. ما آثار تركهاي ناشي از فرونشست را در ساختمانها و ساير نقاط شهر ميبينيم. براي مثال اگر از بزگراه آيتالله سعيدي به سمت ميدان نماز برويم، تيرهاي برقي را ميبينيد كه كج شدهاند و اداره برق آنها را با بتن ثابت نگه داشته است. گاهي براي يك تير برق به اندازه دو متر در دو متر بتن زدهاند. نقاطي مثل ملارد كه فرونشست پوشيده نيست، تركها در دشتها قابل رويت است.»
به گفته او تهران پنج سد دارد كه براي آب شرب و كشاورزي استفاده ميشود و نسبت آنها هم تقريبا مساوي است. در كلانشهرها به خصوص شهر تهران، مشهد، اصفهان و… تقريبا برابر است. اين سدها كسري قابل توجهي هم دارند، باقيمانده نياز آبي تهران را از آبهاي زيرزميني استفاده ميكنيم. به دليل بارگذاري جمعيتي، خشكسالي و مصرف بيرويه و مواردي ديگر هيچوقت سهم برداشت از آن كاهش پيدا نكرده است. باتوجه به اينكه فرونشست متوقف نشده و الگوي آن تغيير كرده، ميتوانيم بگوييم كه همچنان فشار زيادي روي آبخوان تهران وجود دارد و فعلا هم كار خاصي براي آن انجام نشده است. نرخ فرونشست به جنس خاك وابسته است و تغييرات سطح آب زيرزميني هميشه در همه نقاط ثابت نيست و ممكن است تغيير كند. ممكن است نقطهاي الان خطرناك نباشد ولي در سالهاي آينده به دليل تغيير الگوي برداشت و رفتار زمين در آن منطقه دچار فرونشست شويم. مرز فرونشست تا امروز در حال افزايش است.
تداوم شرايط فعلي چه نتيجهاي دارد؟
مجرب درباره تاثير تدوام شرايط فعلي ميگويد كه «تداوم فرونشست كه روزبهروز هم بيشتر ميشود چند نتيجه دارد: يكي از نتايج آن اين است كه ديگر آبخواني نخواهيم داشت. ممكن است به صورت منطقهاي آبي نداشته باشيد كه به مناطق جنوبي تهران برسانيد. چاههايي كه از آنها برداشت صورت ميگيرد هم عميقتر ميشوند و در نتيجه فرونشست بيشتر ميشود. هرقدر فرونشست افزايش پيدا كند، حجم آبي كه با سيستم غلط براي كشاورزي استفاده ميشود، بيشتر ميشود؛ مثلا زميني در ورامين قرار است با يك متراژ مشخص آبياري شود، به دليل وجود تركها ديگر با آن مقدار آب سيراب نميشود؛ چون اين تركها باعث ميشوند ارتباط زمين با ساير نقاط قطع شود و آبها فرار كنند. در اين صورت آبها ديگر مستقيم به آبخوان برنميگردد و بخشي از آن در لايههاي سطحي ميماند و تبخير ميشود. به همين دليل بايد به سمت سيستم آبياري نوين برويم.»
او ادامه ميدهد: «علاوه بر آن ممكن است مخزن يا همان آب استراتژيك خود را از دست دهيم؛ يعني ميزان آبي كه هر شهر براي بقاي خود استفاده ميكند. اين خشكساليها باعث ميشوند تركهايي ناشي از فرونشست در ساختمانها پيدا شود. خانههاي زيادي وجود دارد كه بابت همين موضوع قيمتشان دچار افت شده و زمينهاي زيادي تغيير قيمت دادهاند كه در طولاني مدت منجر به مهاجرت اجباري ميشود كه توازن شهرها را بههم ميزند. اين هم در شرايطي است كه ما هنوز موج بزرگ را نديدهايم.»
مجرب يكي از تبعات ادامه وضعيت فعلي را آسيبپذيري بيش از پيش در برابر زلزله ميداند و توضيح ميدهد كه «شهر با يك زلزله كوچك آسيبپذير ميشود؛ يعني وقتي زمين دچار فرسايش ميشود و به دليل از دست دادن آب توانش را از دست ميدهد. در اين شرايط زميني كه در شرايط عادي در برابر يك زلزله 6 ريشتري مقاوم بود، توان مقاومت در برابر زلزله كمتر از آن را هم ندارد. بيشتر شريانهاي حياتي كه خطي هستند، مثل مترو، خطوط انتقال آب، برق و آب و راهآهن تحتتاثير قرار ميگيرند و شناسايي و جبران آن هزينه بسيار زيادي دارد.»
فرصتي باقيمانده است؟
اين پژوهشگر مخاطرات زمينشناختي درباره فرصت باقيمانده براي جلوگيري از تشديد بحران ميگويد: «براي اين موضوع قانون هم وجود دارد، ولي اجرا نميشود؛ اگر همين الان هم به فكر بيفتيم ميتوان جلوي آن را گرفت؛ چون هنوز كسي درباره مرگ آبخوان صحبت نكرده است. دادهاي هم وجود ندارد كه بتوان درباره آن صحبت كرد. بنابراين اگر دولت و مردم رويه خود را تغيير دهند، فكر ميكنيم ميشود با اين پديده مقابله كرد. در كوتاهمدت كه بايد نقاط تحتتاثير را مقاوم كرد، اما در طولانيمدت دولت بايد برنامهاي برايش داشته باشد، اما فقط به دنبال راهكارهاي كوتاهمدت و زودبازده هستيم. اگر بخواهيم با اين شيوه جلو برويم بسياري از طرحها مثل انتقال آب بايد متوقف شود. 30 تا 40 ميليون مترمكعب تراز منفي آب در تهران وجود دارد و حتي با انتقال آب از نقاط ديگر اطراف استان هم جبران نميشود. اين روش علمي هم نيست؛ چون حق نداريم از يك حوضه آبريز به حوضه ديگر آب منتقل كنيم. اين نوع توسعه پايدار نيست و سياستهاي توسعه جمعيتي و از بين بردن روستاها و مهاجرت به سمت شهرها و طرحهايي براي اسكان جمعيت و انبوهسازي فكر خاصي براي تامين آب آنها نشد.
او به ادامه برداشت از دشتهاي بحراني كشور هم اشاره ميكند و ميگويد: «وقتي دشت ممنوعه داريد، نبايد هيچ برداشتي انجام دهيم، اما تقريبا 100 هزار چاه داريم كه به صورت قانوني و غيرقانوني از آنها برداشت ميشود. در شرايطي كه آبخوان تراز منفي دارد و دشتها براي برداشت آب ممنوعه اعلام شدهاند، بايد با مديريت منابع آب جلو رفت و از آن برداشت نكرد. اولين كاري كه بايد براي اين مساله انجام داد، تغيير سياستهاي كلي است كه اصل اول آن اين است كه خودكفايي در برخي محصولات مثل گندم معني ندارد؛ در واقع يك چرخه بايد اصلاح شود. بين مديريت پسماند، مصرف مردم، كشاورزي و تامين حقابه بايد تعادلي برقرار كنيد. از طرف ديگر مردم نقشي اساسي در مديريت مصرف آب دارند و ممكن است تا حد قابل قبولي به خصوص در كلانشهرها جبران شود.»
دشتهاي تهران ممنوعه است اما برداشت آب ادامه دارد
مجرب به وضعيت آبخوان دشت تهران هم اشاره ميكند و درباره وضعيت آن ميگويد: «ما فقط ميدانيم تهران دشت ممنوعه است و نبايد از آن آب برداشت شود و تراز منفي است. شرايط بحراني زماني پيش ميآيد كه بدانيم آبخوان ديگر برگشت پذير نيست. يعني مخزني كه قرار بود آب را گردآوري كند از دست ميرود كه خود آن هم معضلاتي زيادي به دنبال دارد. آبخوان مثل اسفنج نيست كه بعد از خالي شدن، دوباره به آن آب دهيم و منابعش جبران شود. يكي از نتايجش هم اين است كه ديگر جايي براي ذخيره كردن آب در آبخوان نداريد. حتي ممكن است در بعضي از نقاط بالازدگي آب داشته باشيم؛ يعني آب امكان نفوذ به برخي آبخوانها را هم ندارد. البته هنوز كسي درباره آن صحبت نكرده است و هيچ اطلاعاتي نداريم كه بتوانيم طبق آن بگوييم آبخوان تهران به مرگ نزديك شده است. از نظر زمينشناسي به سمت آن در حركت هستيم، اما اينكه در كدام نقطه آن قرار داريم، چون اطلاعات درستي نداريم، مشخص نيست. تنها اطلاعات قابل اعتمادي كه فعلا در دست داريم تصاوير ماهوارهاي است كه نشان ميدهد نرخ فرونشست نه تنها ثابت نشده، بلكه در حال افزايش و پيشروي است.»